• امروز : جمعه - ۲۸ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 10 - ذو القعدة - 1445
  • برابر با : Friday - 17 May - 2024
3
تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع):

اسلام با وجود همه اصول و مکانیزم هایش ازجمله امامت و اجتهاد، یک دین کامل است/ یکی از عوامل پویایی اسلام، باز بودن باب اجتهاد است

  • کد خبر : 39940
  • 31 تیر 1401 - 12:41
اسلام با وجود همه اصول و مکانیزم هایش ازجمله امامت و اجتهاد، یک دین کامل است/ یکی از عوامل پویایی اسلام، باز بودن باب اجتهاد است
پنجشنبه ۳۰تیرماه، جلسه چهارم از سلسله مباحث با موضوع "ولایت فقیه" با حضور حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام برگزار شد.

به گزارش سحاب پرس و به نقل از روابط عمومی و امور بین الملل آستان مقدس، تولیت حرم مطهر در این جلسه به صورت تخصصی پیرامون “اصول و مکانیزم های کمال دین اسلام” به ایراد سخن پرداخت.

وی در ابتدا در تکمیل مباحث جلسه گذشته، گفت: ولایت بر تشریع که مختص خداوند متعال است در بستر تاریخ بشر به شکل گیری شرایع آسمانی انجامیده که کاملترین و جامعترین شریعت آسمانی که از سوی خداوند بزرگ تشریع گردیده «اسلام» است. خداوند متعال در آیه ۸۵ سوره آل عمران می فرماید:

“وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَهِ مِنَ الْخاسِرینَ”، کسی که غیر از اسلام آیینی بپذیرد هرگز از او پذیرفته نمی شود و در آخرت در شمار زیانکاران است.

این استاد حوزه و دانشگاه، ادامه داد: هرکس به دنبال دینی غیر از اسلام برود هرگز پذیرفته نمی شود. واژه دین و شریعت معمولا مترادف هم به کار برده می شود.  لیبرالیسم که قانون گذاران و متفکران غربی آن را دین محسوب می کنند، ۵ رکن اساسی دارد. رکن اول: اومانیسم، رکن دوم: سکولاریسم، رکن سوم: پلورالیسم، رکن چهارم: لیبرالیسم و رکن پنجم: فردگرایی (Individualism).

این ارکان پنج گانه لیبرالیسم غرب است، برخی متفکران غربی مدعی هستند لیبرالیسم نسبت به دین بی طرف است، در صورتیکه این چنین نیست و عملا موضع تقابلی دارد. وقتی در مقابل توحید، اصل اومانیسم، مطرح می شود یعنی نفی خدامحوری و جایگزینی انسان محوری به جای آن. وقتی سکولاریسم را مطرح می کنند یعنی حذف دین از عرصه زندگی بشر.

 

وی خاطرنشان کرد: در قرون اخیر، ده ها دین و مکتب ساخته بشر بوجود آمده اند که نظرات مختلفی راجع به جهان دارند، پیرامون آیه فوق که اگر کسی غیر از اسلام، دینی بپذیرد، قبول نیست، باید گفت: اسلام با بعثت آخرین پیامبر خدا و با نزول کتاب آسمانی یعنی قرآن به کامل ترین دین الهی تبدیل شد و در این شرایط، دین ناقص مورد قبول نیست. ممکن است سوال شود چطور اسلام کامل ترین دین است در حالیکه درمورد مسائل دنیای امروز مثل لقاح مصنوعی، شبیه سازی موجودات زنده، نانو، سلاح هسته ای و یا حتی مواد مخدر در هیچ روایت و یا آیه ای صحبت نشده؟

آیا پیامبراکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) راجع به تک تک مسائل مورد نیاز آحاد بشر در کره خاکی اظهار نظر کرده اند؟ قطعا نه، پس چرا می گویم اسلام کامل ترین دین است و به ما با صراحت گفته اند فقط و فقط دین اسلام نزد خدا پذیرفته است ولا غیر. از یک طرف می گوییم اسلام کامل ترین دین است؟ و از طرف دیگر نمی توانیم پاسخ های مسائل روز را در متن قرآن و احادیث پیدا کنیم.

پاسخ یکی از حاضرین در جلسه: از بُعد زمانی می توان به کمال اسلام اشاره کرد، اسلام محدود به زمان پیغمبر(ص) و معصومین(ع) نیست و بعد از غیبت کبری، اسلام پویایی خود را به سبب وجود مجتهدین و مراجع دینی و در رأس آن ولایت فقیه، حفظ کرده است. اگرپیامبر اسلام(ص) در مورد سلاح هسته ای نظری ندارد ولی یک سری قاعده های کلی هست که فقیه می تواند بر اساس آن ها حکم اسلام را در مورد آن، بیان کند.

پاسخ یکی دیگر از حضار: این موضوع به اقتضای زمان برمی گردد، مواردی مثل لقاح مصنوعی و سلاح هسته ای در زمان پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) مطرح نبودند که لازم باشد به آن ها پرداخته شود.

پاسخ یکی دیگر از حضار: با گذشت زمان و سپری شدن قرون، با رمزگشایی که در آیات انجام می گردد ما متوجه می شویم که چه دستورات الهی ارزشمندی در آن ذکر شده، همانند حرکت زمین، و موارد اینچنینی که ثابت می کند دین اسلام، یک دین کامل است.

 

تولیت حرم مطهر در پاسخ به این سوال، اظهار کرد: شهید مطهری در این مورد مفصل در دو جلد کتاب “اسلام و مقتضیات زمان” بحث کرده اند.

اگر می گوییم اسلام دین کامل است، با درنظر گرفتن این سه اصل است؛ اولین اصل این است که هم قرآن و هم روایات یک سلسله از جزئیات ابدی و لایَتَغَیِر موردنیاز بشر را بیان کرده اند. به عنوان مثال احکام حج که جزئیات آن در قرآن ذکر شده است. یا طبقات مختلف ارث که با عدد مشخص شده، همچنین نماز که در سه نوبت خوانده می شود. ” أَقِمِ الصَّلَاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّیْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کَانَ مَشْهُودًا ” (آیه ۷۸ سوره اسراء) نماز را وقت زوال آفتاب تا اول تاریکی شب به پادار (یعنی نماز ظهرین را از اول ظهر و نماز عشائین را از بدو تاریکی شب به پا دار) و نماز صبح را نیز به جای آر که آن نماز به حقیقت مشهود است. توجه کنید که این حکم ا لایتغیر هست. یا در آیه ۱۷۹ سوره بقره می فرماید “وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ” ای عاقلان، حکم قصاص برای حفظ حیات شماست تا مگر (از قتل یکدیگر) بپرهیزید. حکم قصاص لایتغیر است.

وی با ذکر مثالی دیگر، ادامه داد: یا در آیه ۶ سوره مائده می فرماید قبل از نماز وضو بگیرید و جزئیات آن را نیز می گوید “یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَى الْکَعْبَیْنِ…”  ای اهل ایمان، چون خواهید برای نماز برخیزید صورت و دستها را تا مرفق (آرنج) بشویید و سر و پاها را تا برآمدگی پا مسح کنید. که در کلام پیامبر و معصومین بیشتر تشریح می شود.

 

وی دومین اصل که نشان دهنده کامل بودن اسلام است را بیان قواعد در دین اسلام دانست و اظهار کرد: در طول تاریخ هر انسانی که متولد می شود، و دارای توانایی مالی است، مشمول سفر حج می شود؛ “وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلً …” (آیه ۹۷ سوره آل عمران) و مردم را حجّ و زیارت آن خانه به امر خدا واجب است بر هر کسی که توانایی برای رسیدن به آنجا دارد. چه در ۱۴۰۰ سال پیش و چه در زمان حال و چه در آینده، مسلمانی که به استطاعت مالی رسید باید به حج برود. این یک قاعده است.

یک مثال دیگر، قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام است. قاعده لاضرر به معنی نفی مشروعیت هر گونه ضرر و اضرار در اسلام است. و مضمون آن این است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد و هرگونه ضرر و اضرار در اسلام نفی شده است و هیچ حکم و دستورالعملی که منتهی به ضرر بشود، در اسلام وجود ندارد. احکام در اسلام باید ازاین فیلتر بگذرند و بعد انجام شود. به عنوان مثال در رساله ها آمده است اگر در هوای سرد کسی خواست غسل واجب انجام دهد و احتمال عُقلایی داد که ممکن است مریض شود، یا بیماریش عمیق شود، نباید غسل کند و باید تیمم کند، چون مریض می شود. “لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام”. حکم غسل سرجایش است ولی بر گردن شخص نیست چون احتمال عقلایی داده که بیمار شود و در این حال، اگر غسل کند و بیمار شود این غسل باطل است،

 

حجت الاسلام والمسلمین دکتر کلانتری اظهار کرد: یک سلسله اصول و قاعده در اسلام داریم؛ به عنوان نمونه، لا حَرَج فی الاِسلام. حَرَج یعنی آن زحمتی که انسان عرفا نمی تواند تحمل کند. یک فشار نامتعارف، اسلام می گوید اگر حرج پیش آمد، یک حکم شرعی را می توان انجام نداد. مثلا روزه ماه مبارک رمضان برای فرد ناتوان، اگر حرج پیش آمد و روزه برای او غیرقابل تحمل بود، نباید روزه بگیرد. و البته حرج ها به تناسب آدم ها فرق دارند.

این قاعده ها، جزئی از اسلام است. این ها باعث کمال اسلام و پویایی آن می شوند. وقتی مثلا ماده مخدر برای انسان ضرر دارد، پس طبق همین قاعده لاضرر و لاضرار در اسلام، دارای حرمت می شود و نباید استعمال کرد. نیازی نیست که مواد مخدر به ذکر نام در قرآن یا حدیث آمده باشد.

وی پیرامون سومین اصلی که باعث شده، دین اسلام به کمال برسد، گفت: دو مکانیزم در اسلام داریم که در قرآن آمده، یکی مکانیزم امامت و دیگری مکانیزم تَفَقُه و اجتهاد در دین است. الْیوْمَ أکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ. وقتی اصل امامت آمد، دین شما کامل می شود.

با آمدن امامت، دین کامل می شود. امام حیِّ قائم و معصوم در کنار قرآن که باشد قرآن به نطق می آید و از صامت به ناطق تبدیل می شود. حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام چه زیبا می فرمایند: هذا کتاب اللّه الصّامت این قرآن کتاب ساکت خداست. و أنا المعبّر عنه، من این برای شما تفسیر میکنم. فخذوا بکتاب اللّه النّاطق، تمسک کنید به کتاب ناطق الهی.

رسول اکرم صلّى اللّٰه علیه و آله فرمود «إنّی تارکٌ فیکم الثقلین ما إن تَمَسَّکتم بهما لن تضلّوا بعدی: کتابَ اللَّه وعترتی أهلَ بیتی، لن یفترقا حتى یردا علیّ الحوضَ» همانا من دو چیز گرانبها در میان شما مى‌گذارم که اگر شما بر آن دو چنگ بزنید هرگز گمراه نخواهید شد بعد از من یکى کتاب خدا و دیگرى فرزندان منست این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه بر من وارد شوند در کنار حوض کوثر.

این استاد حوزه و دانشگاه، خاطرنشان کرد: قرآن و امام ازهم جدا ناپذیر هستند؛ یعنی قرآن منهای امام، با ما حرف نمی زند و مفهوم نمی شود. امام منهای قرآن هم اعتبار و حجیت ندارد. کدام امام حجیت دارد آن امامی که قرآن میگوید اَلْیوْمَ أکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ. و در آیه ۶۷ سوره مائده می گوید، یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.( ای پیغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد (به خلق) برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکرده‌ای)

این مکانیزم را خود آیات الهی قرآن درست کرده. اگر یک دستگاه وجود داشته باشد که خودش بتواند خودش را اتوماتیک مطابق شرایط بروزرسانی کند، میگوییم دستگاه کاملی است، اسلام با همه این مکانیزم هایش که خودش درون خودش تعبیه کرده، یک دین کامل است. امامت یک بخشی از خود اسلام است.

وی گفت: راجع به تفقه در دین، آیه ۱۲۲سوره توبه اصلا جای شک باقی نگذاشته است. تفقه در دین یا این فقاهتی که میگوییم، قطعا حکم صریح قرآن است. وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّهً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَهٍ مِنْهُمْ طَائِفَهٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ. و مؤمنان را نسزد که همگی [به سوی جهاد] بیرون روند؛ چرا از هر جمعیتی گروهی [به سوی پیامبر] کوچ نمی کنند تا در دین آگاهی یابند و قوم خود را هنگامی که به سوی آنان بازگشتند، بیم دهند، باشد که [از مخالفت با خدا و عذاب او] بپرهیزند.

سوره توبه را اگر از اول نگاه کنید راجع به “نَفر” زیاد حرف زده یعنی کوچ کردن. نَفر بسوی جهاد فی سبیل الله یعنی حرکت برای جهاد در راه خدا. یکی از سوره های مهم قرآن، توبه است، بدون بسم الله. جنگ با منافقین، جنگ باکفار، ضرب الاجل مشخص کردن و جهاد کردن، در این سوره، بحث بر سر این ها است. در همین سوره خداوند می فرماید همه جهاد نروید، از هر فرقه یک گروه بروند، برای اینکه متخصص در دین خدا بشوند. تفقه در دین معنیش می شود تخصص در دین.

وی در ادامه پیرامون سه واژه عِلم، فِقه و تَفَقُه گفت: این کلمات از َعلِمَ یعنی آگاه شدن، فَقِهَ یعنی عمیق تر آگاه شدن و تَفَقَهَ یعنی آگاه شدن بصورت تخصصی می آیند. همه ما نسبت به احکام الهی تا حدودی علم داریم. اگر رساله ها و کتب فقهی را خوب مطالعه کردیم این آگاهی عمیق تر است. و اگر واقعا در دین فقیه شدیم، متخصص دین می شویم. لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّین. در همه رشته ها هم همین طور هست. آیه ۱۲۲ سوره توبه با صراحت می گوید باید یک عده این کار را بکنند یعنی تفقه در دین. آنگاه پاسخ مسائل روز، در پرتو اجتهاد داده می شود.

به تعبیر شهید مطهری، واژه ای که ما مترادف تَفَقُه در دین بکار می بریم، اجتهاد در دین است، مجتهد یعنی همان کسی که متخصص در دین است. و اجتهاد برای همیشه تاریخ بشر به عنوان یک مکانیزم در دین است و به تعبیر شهید مطهری، اجتهاد موتور محرکه اسلام است. دلیل اینکه اسلام همیشه زنده است چون یکی از مکانیزم هایش اجتهاد هست. این دو مکانیزم یعنی امامت و اجتهاد جزوی از اسلام هستند. بخشی از خود کتاب قرآن است، اگر آیات قرآن و روایت با همین اصول و مکانیزم ها کنار هم گذاشته شوند، آنگاه اسلام کامل ترین دین الهی می شود. اسلام با همه متعلقاتش، اصول و قواعدش و امامت و اجتهاد.

تولیت حرم مطهر با ذکر خلاصه ای از مطلب گفته شده گفت: ولایت بر تشریع، نتیجه اش می شود شریعت آسمانی که بر اساس نگاه قرآن، کامل ترین آن شریعت اسلام است. در آیه ۳ سوره مائده است که “…الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینا” امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم. کمال اسلام هم با سه تا اصل مطرح شده است؛ جزئیات ابدی، قواعد و اصول و دو مکانیزم امامت و اجتهاد.

 

سوال یکی از حضار: برای دین اسلام، آیا دلایل دیگری غیر از موارد ذکر شده برای کامل بودن هست؟

پاسخ: در کتاب اسلام و مقتضیات زمان شهید مطهری، رمز ابدیت اسلام، ۸ مورد عنوان شده است. مواردی همچون منطبق بودن بر فطرت بشر، رسمیت بخشیدن به عقل در استنباط احکام شریعت، اختیارات داده شده به قوه حاکمه اسلامی که در ذیل اصل امامت قرار می گیرد و پیرامون آن بحث خواهد شد.

 

سوال یکی دیگر از حضار: در مورد پویایی اسلام و اختلاف نظرهایی که در اجتهاد بوجود می آید و تفاوت نگرش پیرامون این موضوع در اهل سنت، لطفا توضیح دهید.

پاسخ تولیت حرم مطهر: غیبت کبری از ۱۵ شعبان ۳۲۹ قمری آغاز شده است. قرن چهارم. تفقه در دین در شیعه، از این نقطه آغاز می شود. صدوق فقیه بوده اما فقط روایت نقل کرده است. قبل از شیخ مفید، فقیه به آن معنا نداریم و فقیهان آن زمان، فتاوایشان، عینا روایت است. کلینی فقیه بوده اما فقط روایت نقل کرده و اجتهادی از خودش ندارد. در اهل سنت نیز از قرن ۴ به بعد باب اجتهاد بسته شده، یعنی از جایی که باب اجتهاد ما باز می شود در اهل سنت بسته می شود. اما این بسته بودن باب در اهل سنت پس از دو سه قرن، بخاطر بروز مشکلات بسیار، دوباره باز می شود. و امروز نیز فقها و کتب فتوای بسیاری در اهل سنت وجود دارد.

آیا اختلاف فتوا مشکلی ایجاد می کند، خیر. چون ما دسترسی به امام معصوم نداریم، هیچ راهی نداریم جز اینکه به سمت اجتهاد برویم. نه دین قابل تعطیل کردن است و نه مسائل جدید، تمام شدنی هستند. لذا راهی جز اجتهاد باقی نمی ماند. وقتی باب اجتهاد باز شود، باب اختلاف رأی نیز باز می شود. هیچ اشکالی هم ندارد.

یکی از عوامل پویایی اسلام، همین باز بودن باب اجتهاد و متناسب بودن آن با زمان است. یک موضوع یکسان گاها ممکن است در یک سوی مرز، یک حکم و در سوی دیگر، با توجه به مقتضیات زمانی و مکانی و شرایط متفاوت، حکمی دیگر داشته باشد. اختلاف حکم و فتوا اینگونه ممکن است بوجود بیاید.

 

سوال یکی از حضار: با توجه به مطرح شدن دو مکانیزم اساسی امامت و اجتهاد که باعث استمرار حیات دین می شود، تمایز مذهب شیعه به عنوان اسلام ناب با سایر مذاهب اسلامی چیست؟ اگر سایر مذاهب این دو رکن را بپذیرند، به عنوان یک حکومت مشروع، محسوب می شوند. به عوان مثال، طالبان که امارت علمای دینی خود را پذیرفته است، یعنی باب امامت و اجتهاد را نیز باز گذاشته شده است. اینجا تمایز ما با طالبان چیست؟

پاسخ تولیت حرم مطهر: منظور از امامت، آن امامت مصطلح در شیعه است. به تعبیر پیامبر(ص) اولِ آن ها علی بن ابی طالب می باشد و آخر آنان هم مهدی(عج) است. امامی که شیعیان اثنی عشری اعتقاد دارند که منصوب خداوند است. معصوم از گناه است. عالم به علم الهی و آیات قرآن است. که نه تنها طالبان این را نپذیرفته بلکه، دشمن آن نیز هست. هدف از بوجود آوردن طالبان مقابله با تفکر ناب شیعی و انقلاب اسلامی است. امامی که حلقه واسط بین خلق و خالق است. طالبان نه تنها این امامت، بلکه اجتهاد روشمند برای پاسخگویی به مسائل امروز بشر را قبول ندارد، چون دچار تهجر است و اثر فوق العاده ای از وهابیت در خود دارد. و هم اکنون در کنار داعش و القاعده به عنوان غده ای سرطانی در اسلام است.

 

سوال یکی از حضار: نسبت اومانیسم با جهان بینی توحیدی چیست؟ انسان در اسلام دارای جایگاهی متعالی است و جهان برای به کمال رساندن انسان خلق شده است. از طرفی در لیبرالیسم نیز اصل، انسان گرایی است. سوال این است که آیا نسبت جهان بینی اسلامی با اومانیسم، یک تضاد کامل است؟

پاسخ تولیت حرم مطهر: برای فهم تفاوت لازم است که به صورت دقیق اصول جهان بینی های توحیدی و لیبرالیستی مورد بررسی قرار بگیرد. در پاسخی اجمالی می توان گفت در جهان بینی توحیدی، نقش خداوند و انسان به عنوان اشرف مخلوقات و خلیفه الله کاملا در جهان هستی مشخص است، در آیه ۷۰ سوره اسراء آمده است “وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ” یعنی به یقین فرزندان آدم را کرامت دادیم، با وجود کرامت ذاتی که به انسان داده شده است، جایگاه انسانِ مختار در جهان، کاملا مشخص است. در جهان بینی توحیدی، نقش وحی، نقش انبیاء و همچنین نقش دنیا و آخرت مشخص است. سبک زندگی که از جهان بینی توحیدی به دست می آید، کاملا مشخص است. اقتصاد، نظام تعلیم و تربیتی و ده ها سیستم و نظام از این جهان بینی متولد می شود. اما در جهان بینی لیبرالیستی، خداوند کاملا حذف و نقشی در این جهان بینی ندارد.

وی ادامه داد: اولین بار در قرن۱۸، لاپلاس در کتابی که پیرامون نظام سیارات و فرضیه سحابی اش نوشت، نقش خدا را از نظام عالم حذف کرد. ناپلئون پس از مطالعه این کتاب به او گفت: “موسیو لاپلاس این طور که می گویند شما این کتاب بزرگ را راجع به نظام عالم نوشته اید و حتی اسمی از آفریدگار عالم نبرده اید”، لاپلاس در پاسخ گفت: “نیازی به این فرضیه نداشتم”. در جهان بینی بر اساس لیبرالیسم، اعتقادی به خدا، وحی و آخرت وجود ندارد. و صرفا بر اساس علم تجربی بشر است. اقتصاد و نوع حکومت که لیبرال دموکراسی است، روابط بین انسان ها، و به طورکلی سبگ زندگی لیبرالیستی کاملا متفاوت با جهان بینی توحیدی است. و این دو نوع جهان بینی در تقابل با هم هستند. وقتی به عنوان مثال گفته می شود سند ۲۰۳۰ در آموزش و پرورش کنار گذاشته شود، به این دلیل است که بر اساس جهان بیبنی لیبرالیستی نگاشته شده است. و این دو جهان بینی در اصول و چارچوب های کلی، هیچ همپوشانی ندارند.

 

سوال یکی از حضار: استفاده گسترده از وسایل و فناوری ها در زندگی روزمره مردم که عمدتا محصول کشورهای غربی با جهان بینی لیبرالیستی است، آیا با جهان بینی اسلامی، منافاتی ندارد؟

پاسخ تولیت حرم مطهر: در جهان بینی توحیدی، استفاده از فناوری هیچگاه منع نشده است. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند ” اُطلُبوا العِلمَ ولَو بِالصِّینِ” دانش را فرا گیرید، گرچه درچین باشد. یا «خُذُوا الْحِکْمَهَ وَ لَوْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ». نکته ای که باید در نظر داشت، استفاده مطلوب و مشروع از فناوری است. یکی از رمزهای موفقیت این انقلاب که حضرت آقا در بیانیه گام دوم انقلاب فرمودند این است که بر اساس اسلام ناب حرکت خودش را شروع کرده است. اسلام ناب بروزترین آیین الهی است و به کسب و بهره از علم و دانش، اهمیت فراوان می دهد.

 

حجت الاسلام والمسلمین دکتر کلانتری در ادامه، پیرامون ولایت بر تشریع گفت: این ولایت نیز همانند ولایت تکوینی با اذن و اراده خداوند به برخی از انسان های برگزیده مثل پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار تفویض می گردد. در آیه ۷ سوره حشر، آمده است: «وَ ما آتاکُم الرَّسولُ فخُذُوه وَ ما نَهاکُم عَنه فَانتَهُوا و اتّقوا الله اِنّ اللهَ شَدیدُالعِقابِ» ، آنچه را پیامبر به شما امر می کند انجام دهید و از آنچه نهی می کند پرهیز نمائید، از خدا بترسید که خدا سخت عقاب می کند.

همچنین در سوره نساء، آیه ۵۹ آمده است: “یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم .

اطاعت از خداوند در حقیقت تسلیم و تبعیت از دستورات و قوانینی است که خداوند، تشریع و به وسیله وحی در اختیار آدمیان قرار داده است؛ اما اطاعت از رسول و اولی الأمر، تسلیم در مقابل قوانین و دستوراتی است که توسط رسول و اولی الأمر تشریع شده اند. آیه فوق مؤمنان را به اطاعت مطلق از همه این دستورات فرا می خواند و عملاً به تشریع رسول و اولیاء در کنار تشریع خداوند رسمیت و اعتبار می بخشد.

 

وی تصریح کرد: این آیات و آیات مشابه نشان می دهد که پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز علاوه بر دریافت و ابلاغ و تبیین وحی، خود نیز اوامر و نواهی معینی داشته که خداوند مؤمنان را به اطاعت محض از ایشان فرا میخواند.  چنانکه امر به اطاعت محض از اولی الأمر نیز بیانگر چنین واقعیتی است.

نکته مهم این است که واژه ولایت در مبحث «ولایت فقیه» به هیچ وجه به معنای ولایت بر تشریع نیست. آنچه فقیهان جامع شرایط در خصوص احکام الهی انجام می دهند استنباط و کشف احکام الهی از منابع اصلی، یعنی کتاب، سنّت، عقل و اجماع است و کار آنان هرگز به معنای تشریع و قانون گذاری نیست.

 

سوال یکی از حضار: بر اساس آیه وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ(هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست) برخی مفسران اسلام را در این آیه به معنای تسلیم شدن، معنا کرده اند، آیا درست است؟ و سوال دیگر اینکه آیا پیرامون تفقه و اجتهاد، آیه دیگری در قرآن هست؟

پاسخ تولیت حرم مطهر: در تفسیر کلمه اسلام، این معنا وجود دارد و اسلام فقط اشاره به آخرین شریعت ندارد. شریعت همه پیامبران اسلام است. خداوند متعال می فرماید: حضرت ابراهیم حنیف و مسلمان بود. اما در این آیه با شفافیت اشاره به “دین اسلام” دارد. در آیه ۳ سوره مائده است که “…الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینا” . اینجا اسلام قطعا به معنای دین است. پیرامون تفقه و اجتهاد نیز، بله در آیه ۴۳ سوره نحل آمده است فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ یعنی اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (یعنی علما و دانشمندان هر امت) سؤال کنید. این یک قاعده عام است. اگر چیزی نمی دانید از متخصص آن سوال کنید.

شایان ذکر است این سلسله مباحث، پنجشنبه‌ها از ساعت ۸ صبح در سالن شهید آیت الله دستغیب حرم مطهر برگزار می گردد و از عموم علاقه‌مندان، به‌ویژه دانشجویان دانشگاه ها و طلاب حوزه های علمیه برای شرکت در این جلسات، دعوت به عمل می آید.

لینک کوتاه : https://sahabpress.ir/?p=39940

سحاب پرس در شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.