12
یادداشت؛

ادله اثبات دعوا (علم قاضی)

  • کد خبر : 36350
  • 02 خرداد 1401 - 18:43
ادله اثبات دعوا (علم قاضی)
بار دلیل در امور کیفری بر عهده مرجع قضایی است و چرا که مقام قضایی مکلف است به وقوع جرم استناد نماید.

بار دلیل در امور کیفری بر عهده مرجع قضایی است. چرا که مقام قضایی مکلف است به وقوع جرم استناد نماید. این در صورتی است که در امور مدنی، ارائه دلیل بر عهده شخصی است که وقوع امری را مورد استناد قرار می­دهد.

در عین حال به جهت حمایت از حقوق شخص تحت تعقیب(متهم)، بار دلیل در حقوق کیفری به مراتب سنگین­تر از بار دلیل در امور مدنی است. به نحوی که در حقوق کیفری، ابزار دلیل متنوع­تر از انواع آن در حقوق خصوصی است و لذا در حقوق جزا نیز اصل آزادی دلایل حاکم می­باشد و قاضی نیز در تعیین ارزش اثباتی ارکان دلیل و رسیدن به علم و اعتقاد باطنی حاکی از ارتکاب جرم توسط متهم،آزاد است.

یکی از ادله اثبات در جرم در حقوق کیفری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، علم قاضی می­باشد.

قانونگذار در ماده ۲۱۱ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲، در تعریفی که از علم قاضی ارائه نموده؛ بیان داشته است که: «علم قاضی عبارت از یقین حاصل از مستندات بیّن در امری است که نزد وی مطرح می‌ شود. در مواردی که مستند حکم، علم قاضی است، وی موظف است قرائن و امارات بیّن مستند علم خود را به‌‌ طور صریح در حکم قید کند.

تبصره ـ مواردی از قبیل نظریه کارشناس، معاینه محل، تحقیقات محلی، اظهارات مطلع، گزارش ضابطان و سایر قرائن و امارات که نوعاً علم‌ آور باشند می‌ تواند مستند علم قاضی قرار گیرد. در هر حال مجرّد علم استنباطی که نوعاً موجب یقین قاضی نمی‌ شود، نمی‌ تواند ملاک صدور حکم باشد».

آنچه که از متن ماده قانونی ملموس است آن بوده که، علم قاضی در زمانی اعتبار دارد که نشات یافته از مستندات بین در پرونده باشد و از طرفی به نوعی، موجبات یقین قاضی را در زمان صدور حکم فراهم آورد.

قانونگذار نیز قاضی را مکلف نموده است تا در زمانی که ملاک صدور حکم وی علم خویش می­باشد، قرائن و امارات بین مستند علم خود را ذکر نموده و بیان دارد که از چه طریقی در خصوص حکم صادره به علم رسیده است.

لکن، سوالی که در این خصوص به ذهن متبادر می­گردد آن است که آیا مقام قضایی می­تواند به آگاهی شخصی خویش برای احراز واقع در امور ماهوی استناد کند یا آنکه استناد به علم قاضی محدود به ادله موجود در پرونده می­باشد؟

کمیسیون استفتائات شورای عالی قضایی بیان داشته است که:« حجیت علم قاضی از باب کشف و طریقیت است و مختص به مجتهد نمی­باشد، بلکه علم حاصل از طرق متعارفه برای قاضی ماذون نیز حجیت دارد و در عداد ادله شمرده شده است».

در امور کیفری نیز رویه قضایی، علم قاضی را آن علمی به شمار می­آورد که از راه متعارف به دست آمده و مستند آن نیز ذکر شده باشد. اعتقاد قاضی، فصل خصومت و کشف حقیقت نمی­کند، بلکه رای اوست که ممیز حق و کاشف حقیقت است.

لذا این حکم نیز می­بایست مستدل و مستند باشد تا مقامات ناظر و طرفین دعوی بدانند که مقام قضایی با بی طرفی و از راه متعارف به سوی حقیقت گام نهاده است.

استناد به علم شخصی مقام قضایی هر چند از راه متعارف بدست آمده باشد او را در مقام دو طرف و خصم محکوم علیه قرار داده و به محکوم حق اعتراض و ارائه ادله خلاف را خواهد داد.

ناگفته نماند که مستفاد از متن ماده ۲۱۱ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲؛ علم شخصی مقام قضایی مورد پذیرش قرار نگرفته و ایشان نیز مکلف به ارائه قرائن و امارات بین که موجبات یقین وی را فراهم داشته، شده است.

*امیررضا قانع – دادیار شعبه بیستم دادسرای ویژه امور جنایی و جرایم امنیتی شیراز
لینک کوتاه : https://sahabpress.ir/?p=36350
  • نویسنده : امیررضا قانع - دادیار شعبه بیستم دادسرای ویژه امور جنایی و جرایم امنیتی شیراز
  • خبرنگار
  • سردبیر : ساسان یگانه
  • بدون دیدگاه

سحاب پرس در شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.