حجتالاسلام والمسلمین دکتر ابراهیم کلانتری پنجشنبه۱۱ خرداد در جلسه سی و هشتم از سلسله مباحث با موضوع “ولایت فقیه” ضمن تبریک ولادت باسعادت امام رضا علیه السلام و در ادامه مباحث هفتههای گذشته، گفت: چهارمین دلیل قرآنی نظریه «ولایت فقیه»، نهی از «پذیرش ولایت کافران و تکیه بر ظالمان» است.
این استاد حوزه و دانشگاه، پیرامون این موضوع گفت: توجه همزمان به مفاد صریح آیاتی از قرآن کریم نتیجه روشنی را در موضوع محل بحث در اختیار میگذارد که خود میتواند دلیل قرآنی مستقلی در مبحث نظریه سیاسی اسلام در همه عصرها و از جمله عصر غیبت بشمار آید. این آیات را میتوان در چهار گروه جمعبندی کرد.
وی در توضیح اولین گروه آیات قرآن کریم که مبنای دلیل چهارم است، گفت: گروه اول، آیاتی هستند که با صراحت مؤمنان را از پذیرش ولایت کافران نهی کردهاند مانند آیه ۱۴۴ سوره مبارکه نسا، که میفرماید؛ ای کسانی که ایمان آورده اید؟ غیر از مؤمنان، کافران را ولیّ خود قرار ندهید؛ آیا میخواهید (با این عمل) دلیل آشکاری برضد خود در پیشگاه خدا قرار دهید؟
تولیت حرم مطهر، با بیان اینکه مفاد آیه قبل در سوره آل عمران، آیه۲۸ نیز تکرار شده است، به آیه نفی سبیل اشاره و اضافه کرد: قرآن کریم در سوره نساء، آیه ۱۴۱ بر این مطلب تصریح میکند که خداوند هرگز سلطهای برای کافران بر مؤمنان قرار نداده است. مفاد این آیات چنین است که نه خداوند سلطه کافران را برمؤمنان تشریع کرده و نه مؤمنان خود مجازند کافران را ولّی و سرپرست خود قرار دهند، بلکه مؤمنان فقط مجاز به پذیرش ولایت و سرپرستی مؤمنان هستند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح دومین گروه آیات قرآن در مورد ادله چهارم گفت: این گروه شامل آیاتی است که به صراحت، ظلم را نکوهش و مؤمنان را از تکیه بر ظالمان نهی کرده؛ مواردی نظیر آیه ۲۲۷ سوره شعرا و آیه ۱۱۳ سوره هود.
کلانتری خاطرنشان کرد: مفهوم نهایی این آیات چنین خواهد بود که ظلم از گناهان بزرگ است و مؤمنان مجاز نیستند در زندگی فردی و اجتماعی خود ظالمان را دوست، تکیه گاه و مورد اعتماد خود قرار دهند. قرآن کریم در آیه ۱۲۴ سوره بقره بر این مطلب تصریح میکند که خداوند هرگز مسئولیتی همچون امامت و پیشوایی امت را که عهدی الهی است به ظالمان اعطاء نمیکند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در ادامه به توضیح سومین گروه آیات قرآن در مورد ادله چهارم پرداخت و گفت: گروه سوم آیاتی است که عدل و عدالت را به عنوان یک ارزش بزرگ الهی در روابط فردی و اجتماعی آدمیان مطرح و همگان را به آن فرا میخوانند. در آیه ۹۰ سوره نحل می خوانیم «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الإِحْسان…»؛ خداوند به عدل و نیکوکاری امر میکند. همچنین در آیه ۸ سوره مائده آمده است «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوی وَ اتَّقُوا اللَّهَ»؛ عدالت ورزید که این به تقوی نزدیکتر است و از (معصیت) خدا بپرهیزید.
وی در ادامه، ضمن اشاره به مجموعه دیگری از آیات قرآن در باب عدل و عدالت، ضمن بیان اینکه در نگاه قرآن، رعایت عدالت را هم در امور فردی مثل سخن گفتن افراد، روابط بین همسران، نوشتن اسناد مالی و هم در امور اجتماعی نظیر گواهی دادن، قضاوت کردن، روابط بین اقوام، حکومت کردن و … واجب میداند. قرآن کریم برای انسانی که به عدل امر میکند و در مسیر مستقیم الهی گام برمیدارد، ارزش قایل خاصی است و چنین انسانی را بر کسی که واجد این ویژگیها نیست، برتر میداند.
کلانتری خاطرنشان کرد: افزون بر ارزش ذاتی عدالت و برتری انسان عادل بر غیر عادل، قرآن کریم به صراحت به رعایت عدالت در حکومت بر مردم امر میکند(آیه۵۸ سوره نساء)، در لسان قرآن با اینکه پیامبران الهی افزون بر مقام نبوت به حکومت نیز منصوب شدهاند، با این وجود خداوند به آنان دستور میدهد که فقط بر اساس عدالت با مردم رفتار کنند، (آیه ۴۲ سوره مائده).
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح چهارمین گروه آیات قرآن که مویّد ادله چهارم اثبات نظریه «ولایت فقیه» است نیز گفت: گروه چهارم شامل آیاتی است که برای سه گروه از انسان ها، ارزش و برتری خاصی قائلند. نخست اهل ایمان، دوم عالمان و دانشمندان و سوم با تقواترین مردم.
او با اشاره به آیاتی که عالمان را مرجع مردم قرار داده و از ناآگاهان میخواهد به آنان مراجعه کنند، ادامه داد: تقوا درجات بسیاری دارد و بی گمان هر درجهای از تقوا نزد خداوند بزرگ از ارزش خاص خود برخوردار است، امّا براساس آیات قرآن باارزشترین انسان ها در پیشگاه خداوند افرادی هستند که به بالاترین مدارج تقوا صعود کردهاند. براساس این گروه از آیات، از منظر قرآن کریم انسانهای مؤمنی که در مدارج علم و تقوا گام برداشته و از همگنان خود پیشی گرفتهاند از ارزش و جایگاه برتری برخوردار هستند.
تولیت حرم مطهر در ادامه به جمع بندی مفاد آیات گروه های چهارگانه پرداخت و گفت: گروه اول از آیات یاد شده از مؤمنان میخواهد که کافران را ولیّ خود قرار ندهند و با صراحت اعلام میکند که چنین ولایتی از ناحیه خداوند هیچ مشروعیتی نخواهد داشت. از آنجا که در این آیات، نهی از ولیّ قرار دادن کفّار اطلاق دارد، به همین سبب هر نوع ولایتی و از جمله ولایت سیاسی را شامل میشود. از این رو مؤمنان مجاز نیستند در اداره جامعه خود کافران را ولیّ و سرپرست جامعه خود قرار دهند.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در جمع بندی مفاد آیات گروه دوم گفت: آیات یاد شده به صورت مطلق هرگونه تکیه و اعتمادی را بر ظالمان مردود میشمرد و چنین اطلاقی یقینا تکیه بر ظالمان در امور سیاسی را نیز شامل میشود. از این رو سپردن اداره امور جامعه اسلامی به ظالمان مشروعیت نداشته و برخلاف نصّ صریح قرآن کریم خواهد بود. بر اساس آیات گروه اول و دوّم، کافران و ظالمان فاقد مشروعیت الهی برای اداره جامعه اسلامی هستند؛ محصول منطقی این مطلب اینست که مؤمنان در کلیه امور فردی و جمعی و از جمله اداره جامعه خود باید مؤمنان عادل را تکیه گاه و ولیّ خود قرار دهند.
کلانتری در جمع بندی مفاد آیات گروه سوم نیز گفت: قرآن کریم در آیات گروه سوم به صورت ایجابی به ارزش عدل و رعایت عدالت در همه امور اعم از فردی و اجتماعی پرداخته و با صراحت، همگان و از جمله حاکمان را به رعایت عدالت فرا خوانده است. از این رو میتوان گفت از منظر قرآن ولایت اجتماعی مؤمنان آن گاه مشروعیت دارد که به زیور عدالت آراسته باشد.
وی در جمع بندی مفاد آیات گروه چهارم گفت: گروه چهارم از آیات یاد شده، افزون بر اینکه بر برتری مؤمنان بر غیر مؤمنان تصریح دارد، بر تقدّم و برتری عالمان و پرهیزگاران نیز صراحت دارد؛ اطلاق این آیات نیز بیانگر این حقیقت است که از منظر قرآن کریم عالمان و پرهیزگاران به تناسب درجات علم وتقوا برغیر عالمان و غیر پرهیزگاران در کلیه تعاملات فردی واجتماعی تقدّم وبرتری دارند.
کلانتری از مباحث مطروحه و آیات مذکور، نتیجه گرفت که از منظر قرآن کریم فقط ولایت مؤمنان عادل بر امور جامعه اسلامی مشروعیت دارد و در میان مؤمنان عادل، تقدّم و برتری با مؤمنان عادلی است که در مدارج علم وتقوا بر سایر مؤمنان عادل پیشی گرفتهاند. مصداق بارز چنین انسانی در عصر پیامبر گرامی(ص) شخص آن حضرت و در عصر امامان معصوم(ع) همان حضرات و در عصر غیبت، عالمترین و با تقواترین مؤمنان عادل، یعنی فقیهان جامع الشرایط هستند.
انتهای پیام