به گزارش سحاب پرس و به نقل از روابط عمومی و امور بینالملل آستان مقدس شاهچراغ(ع)، حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، تولیت حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) عصر پنجشنبه، ۲۰ مرداد در سلسله نشستهای «ولایت فقیه» در این حرم مطهر ضمن بیان خلاصهای از مطالب گفته شده در جلسه گذشته درباره مفهوم ولایت در مبحث ولایت فقیه، گفت: بحث امروز به موضوع ولایت در عرفان اختصاص دارد. ولایت یکی از کلیدواژههای اصلی در عرفان اسلامی است. بزرگان عرفان همچون اِبن عربی، عبدالرزاق کاشانی، قیصری و مولوی به وفور از واژه ولایت استفاده کردهاند.
وی تصریح کرد: اصولاً تمام عرفان اسلامی، بر محور ولایت و ولی میچرخد. به قول مولانا پس به هر دوری ولی قائم است/ تا قیامت آزمایش دائم است یعنی هیچ دورهای بدون ولایت و ولی امکانپذیر نیست.
کلانتری با طرح این سؤال آیا مفهوم ولایت را در مبحث ولایت فقیه میتوان با مفهوم ولایت در عرفان یکی دانست، یا اینکه بین آنها تفاوتی وجود دارد، گفت: واژه ولایت در عرفان نظری نیز واژهای پر استعمال است. بیگمان توجه به تفاوت مفهوم اصطلاحی این واژه در مبحث ولایت فقیه با مفهوم اصطلاحی آن در عرفان نظری، مخاطب را از خلط مبحث و گرفتار آمدن در دام اشتباه در امان میدارد. پیش از این گذشت که ولایت در مبحث ولایت فقیه نوعی ولایت تشریعی و به معنای سرپرستی، تدبیر و اداره امور جامعه است؛ این در حالی است که ولایت در اصطلاح عرفان نظری عبارت است از نایل آمدن بنده به مقام قرب حضرت حق.
تولیت حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) تصریح کرد: قیصری در تعریف ولایت در اصطلاح عرفان چنین میگوید و فی الأصطلاحِ هِیَ القُربُ مِنَ الحقِّ سبحانَه، ولایت در اصطلاح عرفان عبارت است از قرب و نزدیکی به خداوند.
وی اضافه کرد: همچنین عبدالرزاق کاشانی در بیان مبسوط تری، ولایت در اصطلاح عرفان را اینگونه تعریف میکند «الولایه هی قیامُ العَبدِ بِالحَقِّ عِندَ الفَناء عَن نَفسِه و ذلک بتولّی الحقّ ایاه حتی یُبَلِّغَه غایَهَ مَقامِ القُربِ و التمکین» ولایت عبارت است از قیام بنده به خدا آنگاه که از خود فانی شود و این با سرپرستی خداوند بر بنده حاصل میشود تا جایی که بنده را به بالاترین مقام قرب و تمکین خود نایل میکند.
کلانتری تصریح کرد: بر این اساس، ولایت معنوی مقام و جایگاه ویژهای است که در اثر بندگی خالصانه، سیر و سلوک الی الله و عنایت حضرت حق عاید سالک الیالله میشود و با موضوع حکومت و اداره جامعه به کلّی متمایز است.
وی با تأکید بر اینکه برای رسیدن به مقام قرب الهی، درجات و مراتب بسیار است، گفت: امام صادق(ع) فرمودند «إنّ الإیمانَ عَشْرُ دَرَجاتٍ بِمَنزِلَهِ السُلَّمِ، یُصْعَدُ مِنهُ مِرْقاهً بَعدَ مِرْقاهٍ، فلا یَقُولَنَّ صاحبُ الاثنَینِ لِصاحِبِ الواحدِ؛ لَستَ على شَیءٍ، حتّى یَنْتهیَ إلَى العاشِرِ. فلا تُسْقِطْ مَن هُو دُونَکَ فیُسْقِطَکَ مَن هُو فَوقَکَ، وإذا رأیتَ مَن هُو أسْفَلُ مِنکَ بدرجهٍ فارْفَعْهُ إلیکَ برِفْقٍ، ولا تَحْمِلَنَّ علَیهِ ما لا یُطیقُ فَتَکْسِرَهُ، فإنّ مَن کَسَرَ مؤمنا فعلَیهِ جَبْرُهُ» یعنی ایمان، مانند نردبانى است که ۱۰ پله دارد و پلههاى آن یکى پس از دیگرى پیموده مىشود. پس کسى که در پله دوم است نباید به آنکه در پله اول است بگوید تو چیزى نیستى، تا برسد به آنکه در پله دهم است او هم نباید به پایینتر خود چنین سخنى بگوید. آن را که در پله پایینتر از تو قرار دارد نینداز که بالاتر از تو نیز تو را مىاندازد. اگر دیدى کسى یک پله از تو پایینتر است با مهربانى و ملایمت او را به طرف خود بالاکشان و فراتر از توانش بارى به دوش او مگذار که او را مىشکنى و هرکس مؤمنى را بشکند باید شکستگى او را جبران کند.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) تصریح کرد: کسی که در پله اول است، هنوز ۹ پله دیگر یا ۹ کوچه دیگر مانده تا به شهر عشق برسد، اما آن کسی که پله آخر را گذرانده، عملا وارد شهر عشق شده است. هفت شهر عشق را عطار گشت، ما هنوز اندر خم یک کوچهایم.
کلانتری اظهار کرد: امام خمینی(ره) در صفحات ۵۳ و ۵۴ کتاب ولایت فقیه، در بیان تمایز ولایت معنوی با ولایت در مبحث ولایت فقیه چنین میگویند: «برای امام، مقامات معنوی هم هست که جدا از وظیفه حکومت است و آن مقام خلافت کلی الهی است که گاهی در لسان ائمه(ع)، از آن یاد شده است. خلافتی تکوینی است که به موجب آن جمیع ذرات در برابر «ولی امر» خاضع هستند. از ضروریات مذهب ماست که کسی به مقامات معنوی ائمه(ع) نمیرسد، حتی مَلک مقرّب و نبی مُرسَل. اصولاً رسول اکرم(ص) و ائمه(ع) طبق روایاتی که داریم قبل از این عالَم انواری بودهاند در ظل عرش و در انعقاد نطفه و طینت از بقیه مردم امتیاز داشتهاند و مقاماتی دارند الی ماشاءالله. چنانکه در روایات معراج جبرئیل عرض میکند: «لَو دَنَوتُ اَنمُلَهً لَاحتَرَقتُ» هرگاه کمی نزدیکتر میشدم، سوخته بودم. یا این فرمایش که «اِنَّ لَنا مَع اللهِ حالاتٌ لایَسَعُهُ مَلَکٌ مُقَرَّبٌ وَ لانَبّیٌ مُرسَلٌ» ما با خدا حالاتی داریم که نه فرشته مقرب آن را میتواند داشته باشد و نه پیامبر مرسل. این جزو اصول مذهب ماست که ائمه(ع) چنین مقاماتی دارند، قبل از آنکه موضوع حکومت در میان باشد. چنانکه به حسب روایات این مقامات معنوی برای حضرت زهرا(س)، هم هست؛ با اینکه آن حضرت نه حاکم است و نه قاضی و نه خلیفه. این مقامات سوای وظیفه حکومت است.
انتهای پیام