فقدان بستهبندی آثار صنایعدستی چه در حوزه صادرات و چه در حوزه فروش داخلی و خصوصاً گردشگری سبب بروز مشکلات عدیده شده است. بر این اساس مقاله حاضر، بهعنوان موردمطالعه، به روش انتخابی، تعدادی از کارگاههای تولیدی خاتم در سطح شیراز را برگزیده و با تکیه به مستندات میدانی به تحلیل چرایی و چگونگیعدم استفاده از بستهبندی برای اینگونه آثار پرداخته است با این هدف که درنهایت به الگوهای پیشنهادی متناسبی برای بستهبندی این محصولات دست یابد. این پژوهش از نوع مطالعات پیمایشی بوده و برای جمعآوری دادهها علاوه بر روشهای کتابخانهای و میدانی از ابزار پرسشنامه نیز استفادهشده است.
یافتههای تحقیق حاکی از موانعی ساختاری در ویژگیهای ماهوی صنایعدستی است. ازآنجاییکه در تمام کارگاههای موردپژوهش اندازه استاندارد و ثابتی برای محصولات وجود ندارد و از طرف دیگر با توجه به اینکه مقداری از حجم تولیدات این کارگاهها را سفارشها خصوصی تشکیل میدهد، بنابراین تولید بستهبندی با شیوههای رایج صنعتی که بر پایه تولید انبوه است، توجیه اقتصادی ندارد. پیشنهاد میشود که بستهبندی این آثار نیز بهصورت سفارشی و توسط کارگاههای صنایعدستی تولید شود.
یکی از مشکلات مهم صنایعدستی کشورمان، در سالهای اخیرعدم برخورداری از بستهبندی مناسب در بازارهای داخلی و خارجی است. بستهبندی در صنایعدستی را که نمونه عینی میراثفرهنگی این مرزوبوم به شمار میآید، میتوان حلقه رابط محصول و خریدار دانست. بستهبندی یک محصول را میتوان جزء اولین عنصر بصری که با خریدار ارتباط برقرار میکند، به شمار آورد. رنگ، اندازه و فرم بستهبندی نیز در این امر دارای جایگاه ویژهای است.
در خصوص محصولات صنایعدستی، با توجه به هزینههای زیاد تولید و فروش، اگر کالایی با عنصر جاذبی به نام بستهبندی بتواند به سلیقه زیباییشناسی خریداران پاسخ دهد میتواند به عامل مهمی در خرید محصول تبدیل شود؛ زیرا محصولات صنایعدستی اغلب بهقصد هدیه دادن و نه بهقصد مصرف شخصی خریداری میشوند و بستهبندی زیبا و مناسب را میتوان یکی از عناصر اصلی اهدا به شمار آورد.
خریداران داخلی و گردشگران خارجی، زمانی ترغیب به خرید یک محصول پربها میشوند که نسبت به محصول شناخت کافی حاصل نمایند و این مهم جز در سایه شناخت هنجارهای فرهنگی کشور مقصد و فراهم کردن زمینه برای بستهبندی مناسب محصولات تحقق نمییابد.
صنعت بستهبندی در هر کشور، نماینده رشد ساختار بازار، توان صادرات، عرضه صحیح محصول و خدمات است؛ زیرا بستهبندی بهطورکلی با مصرف، تولید، فناوری و بازار ارتباط تنگاتنگ دارد و همانطور که صنایعدستی نماد غنای فرهنگی و نبوغ یک ملت است، بستهبندی مناسب نیز از رشد و توسعه آن ملت خبر میدهد.
بنا به اخبار منتشرشده، تولید صنایعدستی در ایران دارای رتبه سوم در جهان است. با توجه به مواردی که در قسمت بالا به آنها اشاره شد؛ فقدان بستهبندی برای این آثار گرانبها معضلی اساسی محسوب میشود. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن کارگاههای خاتمسازی در شهر شیراز بهعنوان نمونه موردی، چراییعدم استفاده از بستهبندی برای این محصولات، توسط هنرمندان این رشته را بررسی میکند. همچنین با استفاده از نظرات ایشان به دنبال ارائه راهکار و طرحی مناسب برای بستهبندی این آثار است.
در راستای این اهداف، ابتدا وظایف و اهداف بستهبندی در محصولات صنایعدستی بررسی و تحلیل میشوند؛ سپس ویژگیهای آثار خاتم و وضعیت کنونی این هنر صنعت بیان خواهد شد. در انتها کوشش بر این اصل استوار است تا با تحلیل دادههای بهدستآمده از پژوهشهای میدانی، راهکارهایی مناسب برای کارگاهها و تولیدکنندگان خاتم ارائه شود.
از اهداف بستهبندی برای محصولات صنایعدستی موارد زیر را میتوان برشمرد:
۱- حفاظت از محصول، پیشگیری از صدمه دیدن محصولات آسیبپذیر، سهولت حملونقل و انبارداری:
مهمترین و کاربردیترین وظیفه بستهبندی بهویژه در مورد محصولات شکستنی، آسیبپذیر و ظریف صنایعدستی مانند سفال، سرامیک، شیشه، زیورآلات سنتی، ملیله، سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی، آثار چوب حفاظت و نگهداری از محصولات در حین حملونقل و جابهجایی است.
برای تحقق بخشیدن به این امر دربستهبندی آثار، استفاده از مواد اولیه مناسب و انجام آزمایشهایی برای اندازهگیری میزان مقاومت و استحکام، بایستی موردتوجه قرار گیرد.
لیکن برای انتخاب هر بستهای ابتدا باید به دنبال تعیین مواد اولیه بود که بتواند ضمن حفظ کالا به نیازهای محصول، نیازهای تولیدکننده، نیازهای مصرفکننده و حضور در بازارهای جهانی را پاسخگو باشد. با استفاده از مواد اولیه مناسب ضمن فروش بیشتر کالا، میتوان آن را در برابر حوادث مخرب محیطی و غیر محیطی، حملونقل راحت، توزیع بهتر و ذخیرهسازی کوتاهمدت و بلندمدت برنامهریزی کرد.
بنا به تحقیقهای میدانی و گفتگو با خاتمکاران شهر شیراز، نگارندگان به این نتیجه رسیدند که بستهبندی استاندارد و مواد ضربهگیر متناسب با محصولی که در هر بسته قرار میگیرد، ممکن است بهطور میانگین ۵ درصد از قیمت نهایی فروش محصول را به خود اختصاص دهد.
۲- حفظ جایگاه، ارجگذاری و تشخص بخشی محصولات صنایعدستی:
بستهبندی یک اثر، ویترین ارائه آن اثر است؛ اگر این ظرف متناسب با مظروف خود نباشد، ارزشهای هویتی، ملّی و اجتماعی اثر زیر سؤال میرود.
تشخّص بخشی بهعنوان یک وظیفه و عامل انگیزشی و ارزشی، مختص صنایعدستی کنونی کشور است. شاید این عامل بهطور مثال در مواد غذایی کمتر مطرح شود اما در صنایعدستی باهدف برونرفت از وضعیت کنونی و سامان بخشی به وضع موجود انگیزهای است که با سازوکارهای ملّی و فرهنگی آمیختهشده است.
در مورد ایجاد هویت ملی یا جهانی در طراحی بستهبندیها بهجای توجه به ذهنیات و خواستههای سفارشدهندگان بایستی به ذهنیات و خواستههای مصرفکنندگان اندیشید. تأکید بر خصوصیات و هویت ملی یا محلی و استفاده از عناصر شناختهشده ملی یا سنتی، زمانی لزوم مییابد که خود محصولات جنبه¬ای ملی یا سنتی داشته باشند. نمایش محصول تولیدی نوعی از هویت ملی یا محلی در اصالت و مرغوبیت آن است. بهطور مثال محصولاتی چون شکلات یا زعفران و پسته ایرانی در بحث صادرات و فروش به دلیل حسن شهرت تأثیرگذار است. لذا بستهبندی بایستی با سنتهای ارائه این کالا اتصال داشته و تأکیدی بر هویت ملی و محلی باشد.
۳- ایجاد هویتسازمانی، معرفی محتوای بستهها و شناسنامهدار کردن محصولات صنایعدستی:
طراح بستهبندی باید با استفاده از زبانهایی بینالمللی و هنر گرافیک، در جهت شناساندن محتوای ارزشمند درون بستهها به علاقهمندان داخلی و خارجی کوشش کند.
محتوی درون بسته، پیش از هر چیز باید برای کسی که آن را میبیند، مشخص و آشکار شود، هرچند یکی از وظایف اولیه بستهبندی پوشاندن و محافظت محتوی از عوامل بیرونی است، اما چنانچه مصرفکننده درنیابد درون بستهای چیست به خرید آن اقدام نخواهد کرد. محتوی داخل یک بسته را میتوان بهوسیله ساختاری خاص و یا با استفاده از مصالحی چون طلق و شیشه مستقیماً نمایش داد و یا به نحوی دیگر با بهکارگیری عناصر طراحی مانند فرم بستهبندی، رنگ، لوگو، شکل-ها، تصویرسازی و عکس در یک ترکیببندی مؤثر و گویا، کالای بستهبندیشده را به مخاطبین شناساند، همچنین این نکته میتواند از طریق اطلاعات مکتوب و یا نام محصول به خریداران منتقل شود.
معرفی تاریخچه شکلگیری رشته صنایعدستی موردنظر، روند تولید، مواد مورداستفاده در ساخت اثر و مواردی ازایندست همان بینشی را به خریدار میدهد که سرانجام منجر به خرید میشود که این مهم تنها با داشتن بستهبندی طراحیشده بر اساس استانداردهای جهانی و سازگار با هویت منطقه امکانپذیر خواهد بود.
۴- افزایش اقبال، ترغیب و ترویج فروش و صادرات محصولات صنایعدستی از طریق بستهبندی بهعنوان یک جاذبه و مزیت:
چه بسیار محصولاتی که بهواسطه جذبه ایجادشده، بنا بهظاهر بستهبندی خریداریشدهاند و نگهداری بستهبندی در راستای خرید محصول تولیدی قرارگرفته است. البته این مهم لازم به ذکر است که با توجه به قیمت بالای محصولات صنایعدستی، بستهبندی مناسب و درخور ارزش گرانبهای آثار میتواند نمایانگر میزان اهمیت و کیفیت مناسب اثر برای خریداران باشد.
۵- ایجاد فرهنگ بستهبندی محصولات تولیدی صنایعدستی از سوی تولیدکنندگان، صادرکنندگان و فروشندگان:
الف: فرهنگسازی: مهمترین وظیفه در جهت ایجاد ترغیب و گسترش بستهبندی در محصولات صنایعدستی فرهنگسازی است. این مقوله همواره نیازمند صرف هزینه و زمان است. فرهنگسازی توسط متولیان صنایعدستی در کشور بایستی باهدف ترویج بهکارگیری بستهبندی در تولیدات صنایعدستی از سوی هر استان از طریق موارد ذیل محقق شود:
– طراحی و تولید بستهبندی با توجه به شاخصههای هر استان
– اختصاص بستهبندی بهصورت رایگان به هنرمندان استان
– برگزاری کارگاههای آموزشی ترویجی با موضوع بستهبندی با تأکید بر ترغیب هنرمندان صنایعدستی
ب: تشویق: این مهم را میتوان از موارد اثرگذار در استفاده از بستهبندی توسط هنرمندان به شیوههای مختلف برشمرد. در ذیل به چند نمونه از این شیوهها اشارهشده است:
– شرکت دادن اشخاص حقیقی و حقوقی فعّال در زمینه بستهبندی صنایعدستی در جشنوارهها و نشستهای مرتبط.
– اختصاص غرفه در نمایشگاههای صنایعدستی به هنرمندانی که از بستهبندی در محصولات صنایعدستی استفاده کردهاند، بهطور مثال: در نظر گرفتن تسهیلاتی همچون هزینه رایگان، حملونقل
ج: الزام: این امر جز در سایه حمایت سازمان متولی صنایعدستی محقق نمیشود.
– لزوم برخورداری محصولات صنایعدستی از بستهبندی مناسب برای تمدید پروانه تولید در سالهای آتی
– لزوم برخورداری از ایران کد در محصولات صنایعدستی که این امر با بستهبندی محقق خواهد شد.
– اهمیت دادن به بستهبندی محصولات صنایعدستی در دریافت نشان ملّی و مهر اصالت یونسکو
معرفی هنر خاتمسازی:
هنر خاتم ازجمله هنرهای زیبا و اصیلی است که دستان هنرمند ایرانی از دیرباز با آن آشنا بوده، هنر خاتمکاری از زمانهای بسیار دور و حتی دوران باستان در خاور نزدیک وجود داشته است. البته آنچه پوپ در توصیف کلمه (inlay) میگوید بهنوعی توصیف خاتم ایران و چین است. لازم به ذکر است که این دو نوع خاتم در شیوه ساخت و استفاده از مواد اولیه تفاوتهای فراوانی باهم دارند.
خاتم هنر آراستن سطح چوبی اشیاء کاربردی و تزیینی با استفاده از مواد اولیه نظیر چوب، استخوان و فلز در قالب اشکال هندسی یا گره زیرا خاتم مولد گره است و در اصل خاتم را میتوان نوعی شاه گره نامید.
هنر خاتم در ایران در اماکن مختلف در قرن هشتم هجری توسعه مییابد و طرحهای هندسی پیچیدهای را تشکیل میدهد که خطوط آن چندضلعیهای را به وجود میآورد که به متصل میشود. پس از ساخت و آماده شدن آن را بهصورت نوارهای باریک (قامه) درمیآورند و بر اساس طرح و نقشه قبلی که ممکن است ذهنی یا ترسیمشده باشد، روی اسکلت چوبی نصب میکنند.
این اسکلت که روی آن را باروکش خاتم میپوشانند، در اصطلاح خاتمسازان زیرساخت نامیده میشود. این اسکلت بسته به شیء موردنظر خاتمکاران برای ساخت اشیا خاتم گوناگون است و عموماً از چوب ساخته میشود. بدنه و زیرساخت کار از مهمترین ارکان ساخت خاتم است؛ بنابراین توجه و دقت در انتخاب آن بسیار ضروری است.
انتخاب جنس مناسب، اطمینان از خشک بودن کامل چوب، بدون گره و صاف بودن سطح آن و استحکام و مقاومت آن در برابر عوامل طبیعی چون رطوبت و حشرات موذی ازجمله نکاتی است که در انتخاب زیرساخت باید به آنها توجه کرد، زیرا درصورتیکه زیرساخت، ویژگیهای فوق را نداشته باشد قطعاً در کار نقص ایجاد میشود و درنتیجه عمر خاتم روی آن کوتاه میشود و کیفیت کار پایین میآید. درگذشته هنرمند خاتمکار نجار قابلی بود و زیرساخت آثار را خود تهیه میکرد اما امروزه خاتمکاران تهیه زیرساختها را به نجاران میسپارند.
بهاینترتیب انتخاب هر نوع زیرساخت برای آثار خاتم با رعایت مشخصات فنی و اجرایی قابلاجرا است؛ بنابراین ساخت طیف وسیعی از اشیاء تزیینی و کاربردی در این گروه قرار میگیرند که شامل انواع جعبهها، قلمدانها، لوازمالتحریر، قاب و آیینه و مبلمان میشوند.
جامعه آماری و حجم نمونه
در پژوهش حاضر برای بررسی عوامل استفاده نشدن از بستهبندی در کارگاههای چوب شهر شیراز، کارگاههای خاتمسازی در نظر گرفتهشدهاند. بر این اساس جامعه آماری تحقیق را تمام کارگاههای فعّال خاتم در شهر شیراز تشکیل میدهند.
با توجه به اینکه تهیه پرسشنامه و انجام مصاحبه با تمامی این هنرمندان به دلایل مختلف ازجمله کمبود زمان، فعالیت کم بعضی از کارگاهها وجود نداشت، از میان ۳۰ کارگاه نسبتاً فعّال این هنر، تعداد ۵ کارگاه از روش نمونهگیری انتخابی برگزیده شدند.
روش و ابزار گردآوری دادهها
در این تحقیق جهت جمعآوری دادهها از روش میدانی استفاده شد و برای این منظور ابزار پرسشنامه به کار گرفته شد. سؤالات پرسشنامه به دلیل ابهامعدم استفاده از بستهبندی برای آثار خاتم و فقدان پژوهشهای کاربردی در این زمینه بهصورت تشریحی طراحی شدند و پرسشنامهها بهصورت حضوری میان پاسخگویان توزیع شدند. به دلیل بکر بودن موضوع و در راستای روشن شدن پرسشهای پژوهش، با هرکدام از پاسخگویان مصاحبهای نیز صورت گرفت که در تحلیل دادهها از آن استفاده میشود.
دلایل استفاده نشدن از بستهبندی برای آثار خاتم
با توجه به مصاحبه حضوری با هنرمندان و دادههای بهدستآمده از پرسشنامهها، موانعی که امروزه بر سر راه بستهبندی آثار خاتم وجود دارند بهطور موردی میتوان موارد زیر را برشمرد:
۱- نداشتن اندازههای همسان و استاندارد برای تولید آثار
متأسفانه برای بسیاری از آثار خاتمِ تولیدشده در کارگاههای موردپژوهش، اندازه استانداردی برای تولید انبوه وجود ندارد؛ بهطور مثال جعبههای خاتم در ابعاد و اندازههای بسیار متفاوت تولید میشوند و گاه به لحاظ اندازه، حتی دو کار همسان ساخته نمیشود. از طرف دیگر بسیاری از کارگاهها تولیدات پراکنده و متنوعی دارند و همین امر سبب پایین آمدن تیراژ هرکدام از این محصولات شده و به لحاظ اقتصادی قابل تطبیق با تیراژ بالای بستهبندیهای صنعتی نیست.
۲- هزینه زیاد تهیه بستهبندی به دلیل تیراژ پایین
همانطور که در مورد قبل اشاره شد، پراکنده بودن محصولات سبب پایین آمدن تیراژ هرکدام از آنها میشود. از طریق مصاحبه حضوری با تعدادی از تولیدکنندگان بستهبندی مشخص شد که تولید بستهبندی صنعتی (و نه دستساز) برای تیراژ کمتر از ۵۰۰ عدد، برای تولیدکنندگان صنایعدستی و همچنین دستاندرکاران صنعت بستهبندی، امکانپذیر و مقرونبهصرفه نیست. لازم به ذکر است که علاوه بر پراکنده بودن نوع تولیدات، زمانبر بودن هنر خاتم نیز مانعی بر سر راه تولید انبوه محصولاتی ازایندست میشود. به این معنی که حتی اگر کارگاهی در زمان مشخص بر تولید یک نوع اثر متمرکز شود، بازهم ممکن است تولیداتی به تعداد قابلقبول و متناسب بستهبندی صنعتی نرسد. البته این امر در کارگاههای بزرگ با تعداد هنرمندان بیشتر، امری غیرممکن و دور از دسترس نیست.
۳- ماهیت سفارشی و منحصربهفرد بودن بعضی آثار خاتم
همه کارگاههای صنایعدستی سالانه بخشی از زمان خود را صرف خلق آثاری منحصربهفرد و قیمتی میکنند که بسیار زمانبر هستند و تولید بعضی از آنها گاه تا چند سال طول میکشد. این مسئله شامل کارگاههای خاتم نیز میشود. آثار سفارشی نیز توسط بعضی از دوستداران و گاه دلالان هنری به هنرمندان سفارش داده میشوند. این آثار به دلیل تک بودن اغلب یا بدون بستهبندی میماند یا توسط خود خاتمکاران برای سالم رسیدن به مقصد با جعبههای کارتنی معمولی و پلاستیکهای حبابدار بستهبندی میشوند. همین امر در بعضی موارد سبب از دست رفتن مشتری میشود؛ چراکه اثری گرانقیمت و منحصربهفرد، اگر در مظروف مناسب خود قرار نگیرد، ارزش و اعتبار خود را تا حدودی از دست میدهد.
۴- نبود انبار برای نگهداری جعبههای بستهبندی
یکی دیگر از مواردی که اکثر تولیدکنندگان به آن اشاره کردند، نبود انبار برای نگهداری جعبههای بستهبندی بود؛ زیرا فضای کارگاههای تولید خاتم را ابزارها، وسایل برش، میز کار، انواع چوب، قامههای آماده خاتم، کارهای نیمهکاره، انبوه کارهای آماده اشغال کرده و دیگر فضایی برای نگهداری جعبههای بستهبندی باقی نمیماند؛ بنابراین نگهداری آنها مستلزم اجاره انبار میشود و هزینههای زیاد اجاره انبار برای تولیدکنندگان سبب صرفنظر آنها از سفارش بستهبندی میشود.
۵- آشنا نبودن بعضی از تولیدکنندگان با فواید بستهبندی
بعضی از خاتمکاران هنرمند و حرفهای، بهصورت تجربی نزد استادکاران قدیمی آموزشدیدهاند و از تحصیلات آکادمیک در این زمینه برخوردار نیستند. عدهای دیگر نیز به دلیل کهولت سن از شیوههای بازاریابی نوین، مسائل مربوط به برندسازی و تأثیر تبلیغات و بستهبندی برافزایش فروش بهکلی بیاطلاعاند. برخی دیگر نیز آثار خود را از طریق دلالان و از طریق صادرات چمدانی به فروش میرسانند و دغدغه بستهبندی برای آثار را ندارند.
الزامات طراحی بستهبندی برای آثار خاتم
برای طراحی بستهبندی برای انواع آثار خاتم، ازنظر اندازه و نوع کار، دو روش گروهبندی به شرح ذیل پیشنهاد میشود:
۱. ازنظر اندازه کار
الف. آثار سایز کوچک و متوسط مانند قلمدان، جعبه، لوازمالتحریر، قاب عکس و آیینه، ساعت
با توجه به آمار بهدستآمده از پژوهشهای میدانی، میانگین آثار تولیدی هر کارگاه در یک سال، با اندازه کوچک ۱۶۶۰ قطعه است. این تعداد که شامل اشیاء پراکندهای چون: قلمدان، جعبه دستمال، شکلات خوری، جعبه قرآن میشود؛ باوجودی که بیشترین آمار را در میان آثار تولیدی دارند؛ اما همچنان با ساختارهای طراحی و ساخت بستهبندی صنعتی قابل تطبیق نیستند. البته اگر اندازه و نوع تولیدات توسط کارشناسان طراحی صنعتی و صنایعدستی مشخص شود و تولیدات انبوه بر پایه اندازههای استاندارد انجام شود، امکان سفارش جعبه¬های بستهبندی برای یک سال فراهم میشود. برای آثار کوچک سایز، با توجه به قیمت نسبتاً پایین آنها، بستهبندیهایی که با دست و از طریق رشتههای مختلف صنایعدستی ساخته میشوند معمولاً توجیه اقتصادی ندارد. برای این گروه از تولیدات بستهبندیهای صنعتی که بر پایه تولید انبوه با ماشین هستند، البته با طرح و نقش بومی توصیه میشود.
ب. آثار سایز بزرگ مانند مبلمان
آثار سایز بزرگ به دلیل ابعاد و اندازه بسیار بزرگ آنها و تعداد بسیار کم تولید آنها در سال (میانگین ۲/۹۶ تعداد اثر) قابل بستهبندی نیستند و فقط از طریق مواد ضربهگیر برای سالم رسیدن به مقصد بستهبندی میشود. الزامی در خصوص بستهبندی این نوع آثار بر عهده هنرمندان نیست.
۲. ازنظر شیوه فروش و سفارش
الف. سفارشی
آثار سفارشی همانگونه که از نام آن مشخص است، توسط فرد یا ارگان و شرکتها سفارش داده میشوند و طبق برنامه و قاعده تولید نمیشوند که هنرمند برای آنها جعبههای بستهبندی تدارک ببیند. این محصولات سفارشی که تعداد آنها از یک عدد تا تیراژ بالا متغیر است، برای اکثر کارگاههای خاتم تولید پیشبینینشدهای است و هنرمند را برای تهیه بستهبندی دچار مشکل میکند. از طرفی وقتی سفارشدهنده با آثار فاقد بستهبندی روبهرو میشود حتی گاهی از سفارش خود انصراف میدهد؛ زیرا اگر فرد سفارشدهنده اثر را برای مصارف شخصی و اثری منحصربهفرد سفارش داده، اثر بدون بستهبندی را فاقد ارزشهای ذهنی خود میبیند. اگر آثار با تعداد بالا برای سازمانهای دولتی و غیردولتی سفارش دادهشده باشند، طبیعی است که برای هدیه به کارکنان در نظر گرفتهشدهاند و یکی از ویژگیهای یک هدیه مناسب بستهبندی شکیل و درخور توجه است.
بنابراین با توجه به آنچه ذکر شد، پیشنهاد میشود برای آثار سفارشی با تعداد پایین، با استفاده از یکی از رشتههای صنایعدستی بستهبندی دستساز و مخصوص آن اثر تولید شود؛ اما در خصوص آثار سفارشی با تیراژ بالا، تولید بستهبندیهای صنعتی مناسبتر است.
ب. غیرسفارشی
در خصوص آثار غیرسفارشی یعنی تولیدات مرسوم کارگاهها، با طبقهبندی آنها به دودسته سایز کوچک و سایز بزرگ، بهتفصیل راهکارهای مناسب ارائه شد.
استفاده از بستهبندی برای آثار صنایعدستی زمینهای بکر و دستنخورده برای پژوهشها، آزمونوخطاهاست. جستار پیش رونیز با تمرکز بر هنر خاتمسازی شهر شیراز بهعنوان یکی برندهای مطرح صنایعدستی در کشور، از طریق مطالعات میدانی، در پی یافتن چراییعدم استفاده از بستهبندی برای این آثار به دلایل زیردست یافت:
۱- نداشتن اندازههای همسان و استاندارد برای تولید آثار
۲- هزینه زیاد تهیه بستهبندی به دلیل تیراژ پایین
۳- ماهیت سفارشی و منحصربهفرد بودن بعضی آثار خاتم
۴- نبود انبار برای نگهداری جعبههای بستهبندی
۵- آشنا نبودن بعضی از تولیدکنندگان با فواید بستهبندی
در راستای ارائه راهکار برای چالشهای پیش رو، با دو گروه تقسیمبندی برای آثار که در ادامه میآید به بررسی راهکارها و چالشهای بستهبندی برای هر گروه پرداختهشده است: ۱. ازنظر اندازه کار: الف. آثار سایز کوچک و متوسط ب. آثار سایز بزرگ ۲. ازنظر شیوه فروش و سفارش: الف. سفارشی ب. غیرسفارشی
نتیجه بررسیها بهصورت خلاصه حاکی از آن است که بهطورکلی با توجه به ماهیت زمانبر بودن، گاهی سفارشی و متنوع بودن نوع تولیدات آثار خاتم، استفاده از بستهبندیهای صنعتی که بر پایه تولید انبوه هستند، توجیه اقتصادی ندارد؛ بنابراین پیشنهاد میشود کارگاه تولید بستهبندی سنتی از طریق یکی از رشتههای صنایعدستی مناسب این کار برای همکاری با کارگاههای خاتم توسط سازمانهای متولی این امر مانند سازمان صنایعدستی و میراثفرهنگی در استان برپا شود. البته در خصوص آثار با اندازه کوچک و متوسط، درصورتیکه تعدادی اندازه استاندارد و یکسان برای تولید انبوه آثار در نظر گرفته شود، استفاده از امکانات و تواناییهای صنعت چاپ و بستهبندی امکانپذیر است.