به گزارش سحاب پرس، در شهر، نشانهها همیشه در سنگ و دیوار نیستند.
گاهی یک درخت، با تنهای زخمی و شاخههایی رو به آسمان، خاطرهای زنده از صدسال زندگیست؛ بیادعا، بیتابلو، بیحفاظ.
درختان کهنسال، پدران خاموش این شهرند. آنها دیدهاند که محلهها چگونه شکل گرفتند، خیابانها چگونه جان گرفتند، و آدمها چگونه آمدند و رفتند.
هر حلقه از تنهشان، داستانیست ناگفته از خشکسالی، جشن، اندوه یا پاییزهای بیصدا.
درختی که کودکی پای آن اولین دوچرخهسواریاش را تمرین کرد، امروز شاید سایهبان یک مغازه باشد.
و پیرمردی که نیمقرن زیر سایهاش نشسته، هر روز با او احوالپرسی میکند بیآنکه پاسخی بشنود.
در عصر ساختوسازهای شتابزده، این درختان، حافظان هویت طبیعی شهرند.
اگر میراث فرهنگی، خانهای تاریخی یا مسجدی قدیمیست؛ میراث طبیعی، همین درختانیاند که نه ثبت ملی شدهاند، نه پلاک دارند؛ اما در دل مردم، زندهاند.
ما به نگاه تازهای به این ساکنان خاموش نیاز داریم؛
نه فقط برای حفظشان، بلکه برای آشتی با خودمان.
وقتی شاخههایشان را ببینیم، شاید ریشههای خودمان را هم بهتر بفهمیم.
ساسان یگانه – مدیرمسئول