• امروز : پنج شنبه - ۶ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : 17 - شوال - 1445
  • برابر با : Thursday - 25 April - 2024
8

لحظه ای با شهدا؛ یادبودی از سردار شهید احد طاهری

  • کد خبر : 10971
  • 05 آذر 1399 - 15:12
لحظه ای با شهدا؛ یادبودی از سردار شهید احد طاهری

گفتم: احد هوا چطوره ؟ انگار گرم است .گفت : نه اندازه جهنم .از جهنم خنک تر است .اگرچه روحیه ای شاد وبا مزاح وشوخ داشت وهمیشه نکات ظریف و با معنی را به شوخی می گفت، اما این دومطلب را نیز به همان شوخی گرفتم .

به گزارش سحاب‌پرس؛ با شهید احد طاهری‌پور، در زیر سایه مینی بوس در یک اعزام به لشکر ۱۹ فجر رفتیم .
داستان کاملش برای بعد بماند، احد از نیروی قدیمی جبهه انهم در منطقه دشت آزادگان بود، سوسنگرد و بستان و تنگ چزابه را در نوردیده بود. شب جمعه بود و در فضای معنوی دعای کمیل بودم نمی دانم چه کسی در گوشم گفت :به نیرو نیاز است باید سریع اماده شد. دعا را رها کردم اصغر شجاعی دعا می خواند، او وقتی می خواند تو را به دنیای دیگری می برد.برای خودش سبک خواندن دارد و صدای گرمش آدم را هوایی می کند. 
بلند شدم و سریع خود را به چادر گروهی خود رساندم.عده ای آماده شده بودند، احد مسولیت این تعداد ۲۵ نفره را داشت او مسولیت گردان داشت ولی حالا نیاز شده است وباید این تعداد را سرپرستی کند تا به مقصد برسیم به او خبر داده بودند که در جزیره مجنون نیاز به نیرو داریم .تا نیمه شب تجهیزات و وسایل را گرفتیم .سوار مینی بوس شدیم واز مقر پادگان معاد خارج. ابتدا سری به پادگان شهید دستغیب اهواز محل اسقرار فرماندهی لشکر ۱۹ فجر زدیم، باید کسی بعنوان راهنما همراهی مان میکرد، بعد از خواندن نماز صبح و سوار شدن در مینی بوس صبحانه را در بین راه خوردیم. در هنگام گرفتن وسایل اولیه پوشاک ،احد نگرفت .گفتم :چرا نمی گیری؟ .گفت برای این سفر چند روزه انچه بر تن دارم کافی است .اولین تلنگری که متوجه نشدم .نزدیکی ظهر به منطقه جفیر رسیدیم و منتظر مجوز ورود به جزیره بودیم .هوا گرم بود و هر کسی سر خویش را به سایه ای سپرده بود تا چرتی بزند .من و احد نیز در زیر سایه مینی بوس دراز کشیده بودیم و استراحت میکردیم .گرما اذیت میکرد .گفتم: احد هوا چطوره ؟ انگار گرم است .گفت : نه اندازه جهنم .از جهنم خنک تر است .اگرچه روحیه ای شاد وبا مزاح وشوخ داشت وهمیشه نکات ظریف و با معنی را به شوخی می گفت، اما این دومطلب را نیز به همان شوخی گرفتم .چند روز در جزیره بودیم که خبر شهادتش امد .ظاهرا مسولیت محور پدافندی جزیره را بعهده اش گذاشته بودند اما برایش داشتن مسولیت گردان و گروهان و دسته و حتی تک تیرانداز مهم نبود .به انجام وظیفه می اندیشید. 
خدایش بیامرزد و روحش شاد

لینک کوتاه : https://sahabpress.ir/?p=10971

سحاب پرس در شبکه های اجتماعی و پیام رسان ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.